تفاوت خشونت بر اقلیتهای جنسی با توجه به مناسبات قدرت در جامعهی ایرانی
جایگاهی که مناسبات قدرت در جامعهی ایرانی به مردان نسبت میدهد باعث میشود تا نگاه جامعه به مردان گی نگاه تحقیرآمیزتری باشد. این به ویژه زمانی تشدید میشود که مردان پوشش یا رفتار «زنانه (منتسب به زنان)» داشته باشند. این در حالی است که زنانی که لباس مردانه میپوشند و یا رفتار «مردانه (منتسب به مردان)» دارند کمتر مورد تحقیر قرار میگیرند به ویژه بیتوجهیشان به پسران و رابطهی جنسی با آنان، از سوی خانواده نوعی نجابت شناخته میشود. البته تا زمانی که میل به همجنسشان پنهان بماند!
در واقع به نظر میرسد پیروی دختران از الگوهای رفتاری پسرانه که در نهایت آنها را به گروه فرادست (مردان) نزدیک میکند، برای خانوادهها قابل تحملتر از آن است که پسرشان رفتارهای زنانه نشان دهد و به این ترتیب خود را به گروه فرودست (زنان) نزدیک کند.
برخلاف مصاحبهشوندگان لزبین و مرد ترنس، مصاحبهشوندگان گی و زن ترنس، در دوران کودکی و به دلیل تمایل به پوشیدن لباسهای دخترانه یا آرایش کردن و یا بازیهای دخترانه با خشونت قابل ملاحظهای مواجه بودهاند. به عنوان مثال علی ۲۹ ساله که دوران کودکی خود را در یک شهر کوچک مذهبی گذرانده و خود را گی معرفی میکند چنین میگوید:
«آزارهای روحی من از همان بچگی شروع شد. کوچک که بودم به خاطر رفتارهای دخترانهای که داشتم تنبیه میشدم. حتی یادم هست یک تنبیه من این بود که ساعتها باید رو به دیوار مینشستم و حتی کتک می خوردم و هیچی نمیگفتم و باید فکر میکردم به آن کارهایی که کردم و آن کارها را دیگر انجام ندهم مثلا با دخترها دیگر بازی نکنم، مثلا آرایش نکنم، مثلا یک وقتهایی لباس دخترانه نپوشم. حالاتی که دارم و ظرافتهای رفتاری که دارم دیگر نداشته باشم و حق این که دیگر با دخترها بازی کنم نداشته باشم چون آنها روی من تاثیر میگذارند. ولی این چیزی بود که تو وجود من بود. من این را از جایی یاد نگرفته بودم، این را کپی نکرده بودم توی ذهنم بود خب»
علی در ادامه توضیح میدهد که چگونه این وضعیت باعث تشدید خشونت خانوادگی شده است:
«تو دعواهایی که با پدرم داشتم حتی کتکهایی که خوردهام، واژهی اواخواهر را شنیدهام، یک واژهی دیگر هم زشت است، آن واژه را هم شنیدهام…ببخشید معذرت میخواهم، کونی…ولی این که مثلا تو همجنسباز هستی تو مثلا مشکل جنسی داری این جور چیزها نبود. فقط در حد این که تو دعوا {بگوییند} برو اواخواهر….تحقیر… حتی دو تا از عموهای من اروپا زندگی میکنند چندین سال است. خب خیلی باید دیدگاهشان باز باشد آدمهای مثل من طبیعتا باید دیده باشند، حالا من کاری به گی کلاب و کاری به این که بخواهند دنبال تحقیق بروند ندارم، ولی قطعا تو خیابان باید همچین چیزی دیده باشند. حتی مثلا یک بار عمویم که از اروپا به ایران آمده بود به بابام برگشته بود گفته بود که پسرت اواخواهر است. همین باعث میشد پدر من بایید توی خانه دعوا راه بیافتد. کتک، فحش و اینها. کتک در حدی که من زیر دست و پا باشم، حتی روی گردن من بخواهد من را خفته بکند. مثلا مادرم بیاید جلویش را بیرد خواهرهایم گریه و التماس بکنند که ولش کن، خواهش میکنیم تو رو خدا نزنش…»
برگرفته از «کتاب جنسیت ایکس»، شادی امین، اردیبهشت ۱۳۹۴، صفحهی ۱۵۰-۱۵۱
ناشران: ششرنگ و عدالت برای ایران