«تو همجنسگرا نیستی تو ترنسی» – انکار گرایش جنسی افراد همجنسگرا؛ تجربه سیما و عاطفه در برخورد با متخصصین و پزشکان حکومتی

متاسفانه بسیاری از ما، افراد الجیبیتی+ بارها تجربه برخورد با مشاورین، درمانگران و پزشکان ترنسستیز و همجنسگراستیز را داشتهایم.
خیلی از ما زمانی که کم سن و سال بودیم متوجه تفاوت خود با دیگر دوستان و همکلاسیهایمان شده بودیم و به دلیل در دسترس نبودن اطلاعات کافی یا نبود فضای مجازی اطلاعات اندک و گمراهکننده تنها منابع ما بودند.
در این میان براساس تصوراتمان از متخصصین که انگار بهتر و آگاهتر از خودمان به هویت جنسیتیمان هستند، رجوع میکردیم.
فکر میکردیم طبیعتا تحصیلات و تجربه آنها ما را از گمراهی و کلافگی رها میکند اما، بارها دیدیم و شنیدیم تجربه بسیاری از جامعه رنگینکمانی را، که با راهنماییهای اشتباه به اصطلاح متخصصین مسیر خود را گم کردند و بعضی هنوز هم با آشفتگی بیشتری برای داشتن یک زندگی عادی میجنگند.
سیما از تجربه خود در مسیر شناخت هویت جنسیتی و پزشکانی که به آنها مراجعه کرده میگوید:
«من واقعا چیزی به اسم همجنسگرایی نمیشناختم و به دلیل توضیح اطرافیانم فقط کلمههای لز و همجنسبازی روشنیده بودم که فکر میکردم واقعا چیز بدیه …. به همین دلیل هر زمان فکری میومد سراغم که شاید من همجنسگرام جامعه و اطرافیانم سعی میکردن کاری کنن که خودم و انکار کنم.
من هم از بچگی موهای کوتاه و تیپ اسپرتی داشتم. اول دبیرستان هم که بودم دوستای زیادی داشتم که تریپ پسرونه میزدن و جذب همجنس خودشون میشدن اما من به مرور با ترنس بودن آشنا شدم.
فیلم آیینههای روبرو رو هم که دیدم چون فکر میکردم همجنسگرایی خیلی بده هیچوقت به کسی از احساسم نمیگفتم و همیشه در انکار بودم و میگفتم ترنسم.
در همین گیرو دار دکترهای زیادی رفتم و برچسبهای زیادی بهم زده شد.
یه دکتری همون جلسه اول گفت ترنسی و باید جراحی کنی.
دکتر دیگهای رفتم که اونم طی جلسات مختلف آخر یه نامه پزشک قانونی بهم داد که هرمونتراپی را شروع کنم…
هنوز خودم مردد بودم یه دوستی داشتم که زن ترنس بود.
یهروز این بحث و باز کردم از کلافگیم و اینکه نمیدونم چی درسته و چکاری باید بکنم و حرف دکترا گفتم…
گفت بنظر من تو ترنس نیستی و همجنسگرایی… من تا اینو گفت سریع جبهه گرفتم و گفتم نــــــــــه امکان نداره.
از گاردی که گرفتم شروع کرد به آروم کردنم و گفت مگه چه فرقی داره همجنسگرایی هم یک نوع گرایش و نگران نباش.
گفت خیلی زمان طول کشیده تا بعد کلی تحقیق بفهمه که ترنسه و بهم پیشنهاد داد بدون ترسیدن، درست شروع به تحقیق کنم….
حرف دکترا رو گذاشتم گوشه ذهنم و شروع کردم تحقیق کردن.
مقاله به زبان فارسی زیاد نبود سعی میکردم از زبانهای اصلی ترجمه کنم و بخونم، مستند دیدم، با پیج شما (ششرنگ) آشنا شدم و شروع به خوندنتون کردم، مستندهای آرام رو دیدم و پیجهای خیلی زیاد دیگهای، که منو واقعا آگاه کرد.
تو این مسیر بود که واقعا فهمیدم کی هستم و گرایشم چیه!
فهمیدم اون چیزی که اینهمه سال توی گوشم خوندن، نیستم.
از اون زمان کم کم قوی و قوی تر شدم . مشاوران خوب و درستی تونستم پیدا کنم که خیلی کمکم کردن.
پیج شما هم یکی از اونایی بود که باعث شد هیچوقت خود واقعیمو پنهان نکنم
و روز به روز با اعتماد بهنفس بیشتری برای کسایی که قابل اعتماد هستن با افتخار آشکارسازی کنم.»
سیما یکی از هزاران افراد این خانواده است که برای درک و شناخت هویت جنسیتیاش بسیار تلاش کرده و راضی به گوش سپردن به افراد نادرست نشده است.
عاطفه اما این روزها درگیر تجربه سختیست.
او زن ترنس ۱۶ سالهای در بندرعباس است که خانوادهاش پذیرای زنانگیاش نیستند و استفاده از درمانهای اصلاحی را، راهی برای کمک به او می دانند.
عاطفه میگوید:«مادرم یک ساله میدونه من ترنسم و بلایی نیست که سرم نیاورده باشه.
حتی روزی که خودکشی کردم و هشت روز بیمارستان بودم هم نتونست متوقفش کنه .از این و اون پرسیده و تو تهران یه دکتری پیدا کرده که روانیه و بچههای ترنس رو تیمارستان میخوابونه یک ماه و با شوک مغزی دادن و برق وصل کردن شکنجه میده تا مثلا درمان بشیم.
من نمیخوام این بلا سرم بیاد نمیخوام این آدمای احمق و این مثلا دکترای مریض نابودم کنن….»
در صفحه ۶۹ تا ۷۳ کتاب «جنسیت X» که به حق برخورداری از بالاترین استانداردهای قابل حصول سلامت میپردازد آمده است: از آنجایی که افراد زیادی که در ایران زندگی میکنند و امکان انتخاب آزادانه درباره هویت جنسیتیشون رو ندارند و حکومت نیز هیچ حمایت قانونی و اجتماعی برای زندگی آزادانه و هویت انتخابی قائل نیست.
جنسیت x، ابعاد حقوقی، قانونی و اجتماعی فقدان اطلاعات و انگانگاری همجنسخواهی و در نتیجه عدم شناخت جامعه الجیبیتی از هویت جنسی و جنسیتی خودشان را بررسی می کند، تجربه افرادی که به سمت جراحی ”تغییر جنسیت تحمیلی”سوق داده شدهاند.
چرا که جمهوری اسلامی برای ساخت و یک دست کردن جامعهای که در عرف آن فقط زنان به مردان و مردان به زنان در چارچوب مشخص گرایش دارند و انکار همجنسگرایی از روشهای غیرعلمی و غیر انسانی به واسطه سیستم آموزشی، سلامت و بهداشت استفاده میکند.