آنجا که کادر درمان بازوی سرکوب جامعه الجیبیتی+ میشود!
به دلیل قوانین جمهوری اسلامی در ایران که علیه جامعه الجیبیتی+ برقرار است، تجربههای بسیاری از برخورد با متخصصین بی اطلاع و ناآگاه داریم که به جای کمک، با بیمار انگاشتن گرایش جنسی و هویت جنسیتی، درد بیشتری را به جامعه ما تحمیل کردن یا در گیجیِ پیدا کردن مسیر درست، سهم بزرگی دارند.
پس پزشکان، درمانگران، مشاورین و… ناآگاه و همسو با حکومت به راحتی میتوانند آینده و سلامت ما را به خطر بیاندازند.
مردان همجنسگرا و افراد ترنس که مجبور هستند به پزشکان مورد تایید نظام وظیفه رجوع کنند و انواع خشونتها و تعرضهای کلامی و جنسی را از سر بگذرانند، تمام اطلاعات شخصی خود را در اختیار حکومت قرار دهند و با هزاران مانع دیگر بجنگند تا بتوانند از رفتن به سربازی اجباری معاف شوند.
چه زنان و دختران لزبینی که بارها به خود شک کردند. برای رهایی از احساس و گرایشی که به آنها گفته شده اشتباه و بیماریست خود را به دست به اصطلاح تقدیر سپردند، احساسات خود را نادیده گرفتند و درگیر ازدواجهای اجباری، قرصهای اعصاب و خودکشی شدند. افراد دوجنسگرایی که مجبور به انتخاب فقط زندگی با جنس مخالف شدند تا فشار اجتماعی جامعه آنها را سرکوب نکند.
نقش پزشکان و مشاورین در زندگی شخصی و شناخت ما از خودمان، خانواده از ما و جامعه از اقلیتهای جنسی و جنسیتی بسیار مهم و کلیدیست.
پس از شما میخواهیم اگر تجربههای این چنینی را از سر گذراندید،
اگر توسط پزشکی به پروسه درمان اصلاحی فرستاده شدید، یا به اسم درمان گرایش جنسی مجبور به مصرف داروهایی نامرتبط و سنگین شدید،
اگر درمانگر یا پزشکی قصد معاینه و تعرض بدنی به شما را داشته، یا با دادن اطلاعات نادرست به خانواده شما را در مسیر آشکارسازی و شناخت دچار مشکل و آسیب کرده است، با ما حرف بزنید و با پر کردن این فرم پرسشنامه به ما در تهیه گزارش از ناقضین و خشونتهایی که مرتکب شدند و جامعه الجیبیتیکیو+ ایرانی که هنوز در ابتدای مسیر شناخت خود هستند، کمک کنید.
امروز که مشارکتی تعیین کننده بین ما و شما میتواند صدای جامعه الجیبیتی+ ایران به نهادهای بینالمللی باشد، از شما دعوت میکنیم تابا ثبت و مستندسازی روایتهای نقض حقوق افراد این جامعه در پلتفرم همیشه رنگینکمان، این قدم بزرگ را ممکن کنید.
بیایید تا با حرف زدن از سادهترین حق و حقوقی که ازمان گرفته شده و هرکسی تلاش میکند به طرقی آن را نقض کند جامعه را از خشونتها و تبعیضهایی که متحمل میشویم آگاه کنیم.
در ادامه تجربههای متفاوت و ناراحتکنندهای از مراجعه به کادرهای درمان در شهرهای مختلف را خواهید خواند.
الناز زن لزبینیست ساکن اراک، ۳۲ ساله و پزشک که در حال گذراندن دوره تخصصاش است. او از تجربهاش از مراجعه به ۶ به اصطلاح مشاور و سکستراپ و روانپزشک میگوید:« جلسههای متعدد و کامل طی ۱۰سال گذشته و با هزینههای هنگفت را تجربه کردم ولی متاسفانه به جرات میتونم بگم هیچ تراپیستی توی ایران اقلیتهای جنسی و جنسیتی رو قبول نداره و بدون هیچ شناخت و آگاهی و سوادی روی این موضوع، با روح و روان این قشر از جامعه بازی میکنن
تمام این افرادی با قاطعیت تمام میگفتن این گرایش شما به همجنستون یک نوع انحراف جنسیه؛ شما باید با جنس مخالف خودتو درگیر کنی تا بتونی ازین انحراف رها بشی ؛ازدواج کنی و فرزند بیاری
و من سالها از یک زندگی سالم؛کنار همجنس خودم به این دلیل محروم بودم؛
و خشونت و شکنجه روحی زیادی رو تحمل کردم.
یک مسئله که بسیار اذیت کنندهست اینه که علیرغم اینکه خانوادم از گرایش من آگاه بودن اما با توجه به توصیههای کاملا ناآگاهانه این روانپزشکها مجبورم کردن توی سن ۲۱سالگی ازدواج کنم و درمان بیماری همجنس گرایی من رو (به قول اون آقای روانشناس) در ازدواج و سکس با جنس مخالف میدونستن
ولی متاسفانه من چیزی جز تجاوز تجربه نکردم و ظرف مدت چند ماه جدا شدم
و تمام آسیب های اون اتفاق ناگوار رو هنوز هم با خودم به همراه دارم.
جالبه که بعد از این تجربه باز هم خانواده من برای درمان به چنین افرادی مراجعه میکنند و جوابی که از این به اصطلاح پزشکان گرفتند این بوده که اون ازدواج در سن پایین مناسب نبوده و مجدد ازدواج مناسبی صورت بگیره حل میشه یعنی باز هم تاکیدشون ادامه داشته و داره و خانواده براساس حرفای این مدعیان مسر به ازدواج هستن و تصورشون بر اینه که من دچار انحراف جنسیام»
سامی پسر همجنسگراییست که همراه دوستش که زن ترنسیست به متخصصی معروف مراجعه کردند.
اما او نه تنها کمکی به آنها نکرده بلکه با مزخرفاتی که تحویل آنها و خانوادهشان داده زندگی را برایشان سختتر و محدودتر کرده است.
«دکتر…. به شدت همجنسگراستیز و ادعاش میشه که تا حالا حداقل ۹۰ تا کیس همجنسگرایی رو درمان کرده من مزخرفاتش و باور نکردم و دیگه پیشش نرفتم اما متاسفانه دوستم که ترنس هستش و با خانوادهاش اومده بود شرایطش حسابی بهم ریخته. این آقای دکتر گفت افراد ترنس بیمارن و این بیماری شاخهای از اسکیزوفرنیست و نتیجهاش میشه اینکه افراد ترنس هویت جنسیتیشون توسط وسواس و تلقین ایجاد شده و متوهمان و با دادن قرصهای اسکیزوفرنی و وسواس درمان دوستم رو شروع کرده.»
امیرعلی ۲۰ ساله مرد ترنسیست که مورد خشونت از نوع دیگری قرار گرفته.
« من با پدرم رفتیم پیش دکتر … دقت کنید روانشناس نه روانپزشک که حداقل انتظار داری به دلیل تحصیلات بیشتر اطلاعات درستی داشته باشه. به پدرم گفت بیرون منتظر بمونه و وقتی تنها شدیم ازم خواست برای اینکه مطمئن بشه مرد ترنس هستم باید من رو برهنه معاینه کنه.
اجازه ندادم شروع کرد به گفتن اینکه پس حتما هیچی نداری و همجنسبازی ولی میخوای الکی عمل کنی منم تا معاینهات نکنم نمیتونم چیزی رو تایید کنم.
دفعه بعد که مجبور شدم برم بهم گفت آزمایش کروموزوم بدم و نتیجهاش رو براش ببرم اما باید با این هم کنار بیام که اگر تایید اونم میخوام مجبورم اجازه معاینه بدم و….
واقعا حس خیلی بدی رو برای اولین بار تجربه کردم و حتی هنوزم نتونستم به خانوادم درباره این اتفاق صحبت کنم.»
الناز، سامی و امیر علی و بسیاری دیگر از اعضای خانواده الجیبیتیکیو+ سالهاست که با نقض اصل ۱۷ اصول یوگیاکارتا که بر حق برخورداری از بالاترین استانداردهای سلامت، اصل ۱۸ که بر محافظت در برابر سواستفادههای پزشکی و اصل ۲۵ که به حق بهداشت تاکید دارند، دست و پنجه نرم میکنند.
فراموش نکنید که همه افراد صرف نظر از گرایش جنسی یا هویت جنسیتی حق برخورداری از امکانات سلامتی، بهداشتی و پزشکی درست را دارند.